السلام علی القائم المنتظر المهدی...
دیشب درجمکران بودم. در صحن مسجد ، درست در مقابل گنبد فیروزه ای و دوگلدسته زیبا نماز خواندم.
اینجا که وارد می شوی نسیمی معطر مشامت را نوازش می دهد.. اینجا همه چیز برات آشناست...زمین اینجا،آسمان اینجا، در و دیوار و همه جای این مکان تو را بیاد یک چیز می اندازه و اون هم گل نرگس و یوسف زهراست..
به به!چه زیباست!چراغ های سبز،پرچم های سبز و گنبدهای سبز...اینجا هیچکس بیکار ننشسته ، همه مشغولند. اللهم کن لولیک الحجت الحسن...
همه در حال درددل کردن با مولای خود هستند...یکی دردعای خود درحالیکه اشک از چشماش سرازیرِ فرج آقا را از خدا طلب می کنه...اللهم عجل لولیک الفرج. دیگری در سجده شانه هاش می لرزد...سجده را طولانی می کنه...او حتما می دونه نزدیک ترین حالت انسان به خدا در سجده است.اینجا مهبط ملائک الهی است.شب های جمکران میقات دل های شکسته است.
مادری را دیدم که فلج بود و فرزندش او رو با ویلچر به مسجد آورده بود...اون طرف تر پیرمردی که خود را به درب ورودی چسباند...زیر لب با مولای خودش حرف می زنه...عده ای در صحن مسجدسفره ها رو پهن کردند...غذایی ساده...آنها از شهرهای دور آمدند....منتظران مهدی در اینجا جمعند...
آنهایی که خداحافظی می کنند پس از خروج از درب اصلی دوباره بسوی مسجد برمی گردند دست بر سینه گذاشته و بازهم سلام می دهند :السلام علیک یااباصالح المهدی...گویی دوست ندارند با مولای خود خداحافظی کنن...
شب های جمکران یعنی عشق یعنی صفا یعنی خود را ندیدن و مولا را با چشم دل دیدن. شب های جمکران یعنی آرزوی ظهور...یعنی فدای مهدی (عج)شدن....یابن الحسن روحی فداک...شب های جمکران یعنی به مهدی زهراء سلام کردن...صلی الله علیک یا بقیت الله .....شب های جمکران یعنی.....